سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان آبی من
قالب وبلاگ
[چه روزگاریست!!]  



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 91/2/28 ] [ 4:8 عصر ] [ ] [ نظر ]
[درد ]  



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 91/2/28 ] [ 8:10 صبح ] [ ] [ نظر ]

بی خود به این جا سر میزنم !قاصدک
هیچ خبری نیست ...
صدبار هم که پنجره اشو باز کنی کسی قاصدکی رها نکرده !

چه سخت است دل تنگ قاصدک بودن

 در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد....

این روزها دارم مثل شمع آب میشم ، به هم ریخته و پریشون نگاهی ام که رنگ چشماشو یادم رفته ...



به اندازه ی کافی کلافه و پیچیده هستم خواهش می کنم با طرح معما پیچیده ترم نکن !

قاصدک


شاید بعدا بنویسم اما فعلا حسش نیست...دوست داشتی خودت بنویس... همین جا ...



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 6:19 عصر ] [ ] [ نظر ]


بعد از آن پیامک که خبر مرگ آرزوهایم را رساند انگار کسی مشتی خاک داغ به چشمانم پاشید !!

نکند آن مشت خاک در دستان تو این چنین گرم و سوزنده شده بود ؟


قلبم چونان مردمی که برای عرض تسلیت به مسجد می آیند هی پر و خالی میشد و در هر بار پر شدن و خالی شدنش دردی وحشتناک چون درد صاحب عزا بر سینه ام می نشست .

میدانی وقتی تو با من سازگاری نداری اشک هم با چشمانم سازگاری ندارد.

جاروی مژگان بر سرشک گرم می تازد و اشک هراسان بدون آن که سیبی خورده باشند از بهشت خود رانده می شود !

پیامت بغض خفه کننده ای را برایم به ارمغان آورد بغضی که فقط روی شانه های تو خالی می شوند ...

وقتی نیستی تا سر بر شانه هایت ؛ بغض خالی کنم و پیرهن آبی ات را با چشمه ی اشک خیس کنم چرا در اوج انتظار ؛ خبر مرگ رویاهایم را این چنین بی پروا می دهی ؟

تو که نوشم نی نیشم چرایی ؟
تو که مرهم نی بر زخم ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی ؟

دیوار سرد امروز پناهم شد در حالی که بودی و نخواستی باشی ...


مرا از رویاهایم نگیر ...

یادت هست وقتی آهنگ آخرین " تلاش ستار " را برات گذاشتم ؟

این آخرین تلاشمه واسه به دست آوردنت
باور کن این قلبو نرو این التماس آخره
چقدر می خوای تو بشکنی
غرور این شکسته رو
هر چی می خوای بگی بگو
اما نگو بهم برو

اون وقت گفتی گوش کن و من مثل همیشه گوش به فرمان ؛  گوش کردم .

" این دلو عاشقش نکن اگه منو دوست نداری
راحت بگو اگه می خوای قلب منو جا بذاری "

یادته ؟

:::::::::::::::::::::

حالا میگم :
دلم پر از شکایته اما صدام در نمیاد
می ترسم از دستم بری
کاری ازم بر نمیاد

::::::::::::::::::::::::::::
پ . ن:
یادت بمونه این دفعه تو خواستی که آسمان مان آبی شود

بگذار آبی بماند
 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 89/10/30 ] [ 11:29 عصر ] [ ] [ نظر ]

خار درچشمان این جاده ها اگر برای آمدنت چشم انتظار نباشند

خار در چشمان لحظاتم اگر مدام تو را آرزو نکنند

خار درچشمان روزگارم باد اگر امید آمدنت را نا امید ببینم..

با رویاهایت در سایه روشن خواب های گناه به خواب می روم .

 ...

بیا 

تا پیدا شوم

 تو باش  

  تا من باشم

هنوز

می نشینم به هوای دیدن تو


نزدیکم به شب رسیدن تو  
 

:::::::::::::::::::::::::::::::

هربار که تندباد ، قاب تصویر تو را از دیوار احساس و باور من نقش زمین می‌کند
شکسته‌های تصویر تو ؛ مرا که دیدنت را نه عادت ، که زندگی کرده‌ام می‌سوزاند و آب می‌کند ...
و این منم که باز با حوصله ، تکه‌ها را که هر‌یک معمای تازه‌ی من می‌شوند کنار هم می‌چینم تا دوباره تصویرت را به دست آورم و از پاره‌های شکایت ، پیکر شکر بسازم.



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 89/10/30 ] [ 10:56 عصر ] [ ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ


آخرین مطالب
برچسب‌ ها
امکانات وب